المان یا مجسمه؟!
متاسفانه سوء برداشتها و سوء مدیریتها و تا حدی نیز عدم اطلاع و آگاهی کافی از این دو مقوله سبب شده که متولیان شهرسازی و معماری ما در سطح شهرها خیلی سبک و پیش پا افتاده با مسئله فوق برخورد کنند و به قولی با قرار دادن چند مجسمه با نام میادین اصلی سر و ته قضیه را به گونهای به هم بیاورند….! مجسمههایی که بدون اینکه هیچگونه فکر و جاذبهای در شخص ایجاد کنند مستقیما منظور خود را بیان میکنند و در نتیجه حتی برای لحظهای نیز نمیتوانند نگاه مخاطب را روی خود حفظ نمایند و طبعا نمیتوانند در دراز مدت اثری ماندگار و جزو ویژگی های منطقه به حساب آیند.
المان یک ترکیب معمارانه است چرا که در آن از هندسه و ویژگیهای درونی اشکال و احجام استفاده میشود در صورتیکه هنر پیکرهسازی و مجسمهسازی مقوله دیگریست که مستقیما در این گروه طبقهبندی نمیشود. اما در برخی موادر ما مجبوریم برای نشان دادن مکانی خاص از مجسمه استفاده کنیم مثلا مکانهایی که به نام شخصیتی خاص معرفی شدهاند و هدف نشان دادن چهره یا پیکره شخصیتی خاص میباشد. این شخصیت را نمیتوان با خط و صفحه نشان داد! اما در اکثر موارد برای نشان دادن مفاهیم و موضوعات و بویژه آنچه که اصولا شکل خاصی ندارد و صرفا مفهومی را بیان میکند استفاده از آرایهها و المانها ضروری است.
انواع المان
المانهای نمایشی همانگونه که از اسمشان بر میآید صرفا جنبه نمایشی – هنری و زیبایی دارند. مفهوم خاصی را اصولا بیان نمیکنند. ترکیباتی هستند انتزاعی از برخورد تودهها، احجام، اجزاء سازهای و صفحات که تنها به لحاظ ویژگیهای زیایی شناسانه و تعادل بصری و هنری میتوانند با گروهی خاص از انسانها ارتباط برقرار کنند. اینگونه المانها در سطح شهر ها کمتر دیده میشوند و مکان استقرار آنها نیز طبعا گالریهای هنری، نمایشگاههای آثار هنری و به طور کلی مکانهایی میباشد که مخاطب خود را پیدا کنند.
هدف طراح از خلق این اثر بیان مطلب خاصی میباشد. بعبارت دیگر قطعا مفهومی در پس آن نهفته است و طراح اثر رسالتی را در انتقال پیامی خاص دنبال میکند. ویژگی بسیار مهم المانهای بینی در عام گرایی آنهاست یعنی میبیاست بتوانند با مخاطب عام و عادی که از هنر سررشته چندانی ندارد نیز ارتباط برقرار کند و لذا دقت نظر طراح در خوانایی و شیوایی بیان مطلب در عین انتزاعی بودن فرم ها و استفاده از آرایههای معمارانه از اهمیت والایی برخوردار است. مکان قرار گیری این نوع المانها طبعا برای برقراری ارتباط بیشتر با مخاطبین وسیعتر در جامعه در سطح شهر و بویژه در میادین شهری است.
ویژگی اینگونه المانها در تعداد بیشتر آنها در سطح شهر ها میباشد. چرا که عنصر عملکرد ایجاب میکند در هر مکانیکه نیاز به موضوع مورد نظر باشد نمونهای از آن وجود داشته باشد به طور مثال ایستگاههای اتوبوس، مترو، کیوسکهای تلفن، دکههای روزنامهفروشی، سردرها و مکانهای خدمات و اطلاعرسانی در سطح شهرها و همچنین انواع چراغها و تاسیسات خاص شهری در صورتیکه موارد فوق دارای طراحی قوی، منحصر به فرد، شاخص و با استفاده از اجزاء و نظامهای هندسی و بصری که پیشتر ذکر آن رفت توسط متخصصین و هنرمندان ساخته شوند و ویژگیهای بصری و هنری باز هم اولین عامل در بازشناسی یک اثر ماندگار است. در صورتیکه یک سازه ی عملکردی دارای زیبایی و نظام هنری باشد میتواند برای هر شهر به سبک خود طراحی شده و با سایر شهرها متفاوت باشد (مثلا بگوئیم در فلان شهر ایستگاهای اتوبوس یا دکه های روزنامه فروشی به این شکل ساخته شده اند و این خود یکی از ویژگی ها و شاخصه های آن شهر میشود ) از این نظر و به دلیل گستردگی تعداد المانهای عملکردی در سطح شهرها وسطح وسیعتری از مخاطبین که پوشش میدهند میتوانند نشان از اهمیت و موقعیت خاص این نوع از المانها داشته و مسئولیت دقت نظر بیشتری را از متولیان زیبا سازی و برنامه ریزی شهرها میطلبد….. مکان قرار گیری این نوع المانها در سطح شهرها و هر جا که انتظار کار بری مورد نظر میرود میباشد و متناوبا به چشم میخورند.
اما ویژگی مشترک تمام المانها علاوه بر استفاده از آرایه های هدسی و معمارانه در قابل بازی با صفحات، فرمها و احجام مقیاس انسانی میباشد که میبایست داشته باشند بعبارت دیگر المانها با توجه به فاصلهای که به طور معمول و استاندارد انسانها از کنار آن عبور میکنند یا از آن فاصله به آنها نگاه میکنند، عمق میدانی که درآن قرار دارند، وسعت فضایی که پوشش میدهند همچنین عملکرد و اهمیتی که از آنها انتظار میرود دارای ابعاد، ارتفاع و استانداردهای منحصر به فرد میباشند که میبایست علاوه بر اینکه در منطقه مورد نظر کاملا جلوه نمایند افراد از نگاه کردن به آنها احساس آرامش و حظ بصر داشته باشند.
به طور مثال میدان آزادی در تهران نمونهای از المانهای عملکردی-بیانی است که هم دارای عملکرد میباشد (موزه و فضایی زیستی برای کاربری انسان در بالای آن تعبیه شده) و هم به لحاظ بیان مفهوم آزادی طراح سعی کرده با همان فرمها و ویژگیهای هندسی و معمارانه منظور خود را در قالب انتزاع بیان کند.
مجسمه و المانهای شهری
مجسمههای شهری نه تنها به غنای بصری شهر و فضای زیست اجتماعی ما کمک ميکنند، بلکه به عنوان نمادها و نشانههایی از فرهنگ و هویت جمعی ما قابل استناد هستند و از این بابت است که باید رویکردی تازهتر و جدیتر به آنها داشت.
مجسمههای شهری که قبل از هر چیز به ایجاد تنوع در فضای بصری شهرها کمک ميکنند بایستی حائز ویژگیهایی باشند که از آن جمله ميتوان به مواردی اشاره کرد که همایون ثابتی مطلق یکی از مجسمهسازان برگزیده در سمپوزیوم مجسمههای شهری تهران از آنها یاد ميکند.
مجسمههای شهری از آن دسته آثار هنری هستند که کارکرد در آنها یکی از مهمترین فاکتورهاست. کارکرد فیزیکی و نیز کارکرد معنایی و مفهومی. مجسمههایی هستند برای تمامی فصول و یکی از بهترین امکانات را برای تغییر فضا و سیمای شهرها به دست ميدهند. شاید لازم باشد حالا که هنرمندان توانا کم نداریم و امکانات هم به وفور، به ضرورت وجودی آنها بیشتر بیاندیشیم.
طبیعی است در ساخت مجسمههای شهری باید از مواد و مصالحی استفاده شود که بالاترین کیفیت را به دست دهند و بعد از چند صباحی از بین نميروند. موادی که در مقابل شرایط جوی و نیز کنجکاویهای برخی شهروندان دوام و ماندگاری قابل توجهی داشته باشند.
مجسمه آزادی، تنها در آبهاي نيويورك
مجسمه آزادي، هديه ملت فرانسه به مردم آمريكا واقع در جزیره منهتن شهر نيويورك واقع شده است، اين مجسمه بزرگ ۴۶ متر طول دارد كه بر روي جايگاهي به ارتفاع ۴۷ متر قرار گرفته است. مجسمه آزاديLiberty Enlightening) (the Word به تصميم پارلمان فرانسه توسط فردريك اوگوست برتولد مجسمه ساز شهير فرانسوي ساخته شده است. استخوان بندي پولادين داخل آن كار گوستاو ايفل سازنده برج ايفل است كه فردريك پوشش مسي مجسمه را بر آن قرار داده است. پوشش مسي داراي يك آستر چوبي است. مجسمه به قدري استوار ساخته شده است كه تماشاگران از پلكان آن تا آخرين نقطه اش بالا مي روند.
فردريك هنگام ساختن مجسمه از بانو ايزابلا خواسته بود كه هر روز به كارگاه او برود و در آنجا بنشيند تا مجسمه مطابق شكل و قيافه او ساخته شود. فردريك به اين دليل ايزابلا را انتخاب كرده بود كه در آمريكا و فرانسه شهرت به نجابت، پاكدامني و وفاداري به شوهر متوفايش داشت.
مجسمه با دست چپ خود یک لوح سنگی را نگه داشته و با دست راست خود مشعلی فروزان را بالای سر خود نگه داشته است. مجسمه كه براي ملت فرانسه 2 ميليون و 250 هزار فرانك طلا هزينه داشت در سال 1884 تكميل شد و سپس توسط ناوشكن فرانسوي ايسر به آمريكا حمل شد. قرار بود كار ساختن مجسمه آزادي در سال 1876 به پايان برسد كه در يكصدمين سالروز اعلام استقلال آمريكا نصب شود كه با هشت سال تاخير ساخته شد زيرا كه دولت فرانسه پول لازم را نميتوانست فراهم كند.
كنگره آمريكا محل نصب مجسمه را مقابل محلي در آبهاي شهر نيويورك تعيين كرد كه ميليونها مهاجر اروپايي در طول قرون ۱۸ و ۱۹ از آن محل وارد آمريكا شده بودند.